بیفشان اشکی از مژگان،بشوی آن باغ رنگین را
صفای نرگس زیبا ،زباران می شود پیدا
بکش درد فراغی را،چو افتادی به دلداری
بهای عاشق عاشق ز هجران می شود پیدا
برای همچو من عاشق،جدایی لحظه ی مرگ است
وگرنه عاشق رسوا،فراوان می شود پیدا