از پشت شیشه عینک،استاد
سرزنش وار مرا می نگرد
گویی میداندچه ها دردل من میگذرد
می کند مطلب خودرا دنبال
بچه ها عشق گناه است،گناه
وای بر دل رسوای کسی،لشکر عشق بتازد بی جا
مبصر،امروز نامم را خواند بی خبر داد کشیدم:غایب
رفقایم همگی خندیدند
که جنون گشته به طفلک غالب
رفقایم هیچ نمی دانستند که من اینجا،دل جایی دیگر
دل آنها در پی درس و کتاب، دل من در پی شیدایی دگر
سلام بهاره جون.خیلی قشنگ بود.فکر کردی فقط دل خودت جای دیگه میره؟دل ما هم همش جای دیگه ی پس چی فکر کردی.ماهم بد جوری عاشقیم. ولی تاحالا به تو چیزی نگفتم تا بسوزیخیلی خوب حال این روزات رو توصیف کردی.
ای بابا گفتیم 1 دوست داریم همه رازش به من می گه،اونم که ایجور از آب درومد
salam,che ghashang bood in shere a koja kesh rafti??!merc k oomadi bazam a in kara bokon